سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستیِ دنیای پست را از قلبم برکَن که از آنچه نزد توست، باز می دارد و مانع جستجوی وسیله رسیدن به تو می گردد و نزدیک شدن به تو را از یاد می بَرَد. [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
کل بازدیدها:----2200---   بازدید امروز: ----1-----
جستجو:

 
  • موضوعات وبلاگ
  • لینک دوستان من

  • لوکوی دوستان من

  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • آوای آشنا
  • بدون تیتر 1(‏زخم های عشق )
    نویسنده: نشریه پنجره چهارشنبه 85/2/13 ساعت 1:58 عصر

    . . . چند سال پیش در یک روز گرم تابستانی در جنوب فلوریدا ، پسر کوچکی با عجله لباس هایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت . مادرش از پنجره نگاهش می کرد واز شادی کودکش لذت می برد . مادر ناگهان تمساحی را دید که بسوی فرزندش شنا می کند ، مادر وحشت زده به طرف دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا زد ، پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود .

    تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد ، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت .تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر به کودکش آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت او بچه را رها کند.

    کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صدای فریادهای مادر را شنید ؛ به طرف آنها دوید و با چنگک محکم آنقدر بر سر تمساح زد تا او را کشت . پسر را سریع به بیمارستان رساندند.دو ماه گذشت تا پسر بهبودی نسبی بیابد . پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود وروی بازوهایش زخم ناخن های مادرش مانده بود .خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از او خواست تا جای زخم هایش را به او نشان دهد؛ پسر شلوارش را کنار زد وباناراحتی زخم ها را نشان داد. سپس با غرور بازوهایش را نشان داد وگفت : (( این زخم ها را دوست دارم ، اینها خراش های عشق مادرم هستند.))


    نظرات دیگران ( )

  • تراوش قلم 1
    نویسنده: نشریه پنجره چهارشنبه 85/2/13 ساعت 1:56 عصر

    برنده

    دیگران را نکوهش می کند ولی آنان را می بخشد 

    بازنده

    چنان بزدل  است که قادر به نکوهش دیگران نیست

    وچنان حقیر است که قادر به بخشیدن دیگران هم نیست.


    نظرات دیگران ( )

  • الهی !
    نویسنده: نشریه پنجره چهارشنبه 85/2/13 ساعت 1:54 عصر

    الهی

    الهی ! دانایی ده که از راه نیفتم  و بینایی ده که در چاه نیفتم .

    الهی ! آفریدی رایگان و روزی  دادی رایگان ، بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان .

    الهی ! بنیاد توحید ما خراب مکن وباغ امید ما بی آب مکن .

     الهی ! می بینی ومی دانی و بر آوردن می توانی .

    الهی ! بود ونا بود من تورا یکسان ، از غم مرا به شادی رسان .


    نظرات دیگران ( )

  • به جا ی مقدمه
    نویسنده: نشریه پنجره چهارشنبه 85/2/13 ساعت 1:51 عصر

    به جای مقدمه

    آندم که چشممان به جمال نشریه ی دیواری و الکترونیکی  " پنجره " روشن شدندی ما را خیال برداشتندی تا شاید بتوان معضلات ومباحث روز مدرسه وجامعه را به قلم  به رخ شیدندی  تا اگر مشکل حل نشدندی لا اقل دل همی خنک کردندیم!

    فی الحال که قدم های اول را تا تی تا تی بر همی داشتندیم. محترمانه دست به سویتان دراز همی کردندیم تا شاید که ما را یاری همی دهندید. پس از کج کج نویسان وطعنه زنان (طنز نویسان). تصویر نویسان گفتار خراب کن (کاریکلماتوریست ها)وتصویر کشان ویرانگر زندگی (کاریکاتوریست ها)وکلیه ی راست راست نویسان اهل قلم (اعم از علمی نویسان .ادبی نویسان . خبر نویسان .هنر نویسان و...) تقاضا همی دارندم که مطالب واثراتشان را عرضه همی نمایند .

    پس :

            لطفا" مطالب خود را بر روی یکطرف کاغذ و حتما" با فاصله وخط خوانا بنویسید.

            اجازه بدهید مقالات ومطالب شما نزد ما یادگار بماند.

           واینکه  پنجره   درویرایش مطالب رسیده آزاد است.

    در ضمن یاد آور می شویم " پنجره " پنجره ای است مستقل که رو به هیچ جریان و فعالیتی(چه در داخل . چه در خارج ) باز نمی شود  !...

     

    دست  همه ی شما را به گرمی می فشاریم وامید یاری داریم .ما را تنها نگذارید...


    نظرات دیگران ( )

  • اولین سلام
    نویسنده: نشریه پنجره سه شنبه 85/2/12 ساعت 12:30 عصر

    سلام


    به حرمت موجها دریا اگر سلام نکند ماندنی نیست؛


    به حرمت ابرها آسمان اگر سلام نکند ماندنی نیست؛

     

    ما نیز به رسم ماندن سلام می کنیم


    نظرات دیگران ( )